به گزارش مدیاتی:آیا روزی خواهد رسید که پرچم ستارهدار آمریکا بر فراز مریخ به اهتزاز درآید؟ با شتاب گرفتن طرحهای بلندپروازانه فضایی، این ایده که مریخ ممکن است به ایالت پنجاه و یکم آمریکا تبدیل شود، دیگر فقط در محدوده داستانهای علمیتخیلی قرار نمیگیرد. سازمانهای فضایی و شرکتهای خصوصی مانند ناسا و اسپیسایکس در حال حاضر مشغول برنامهریزی برای ایجاد پایگاههای انسانی در سیاره سرخ هستند. اما این رویا با چه چالشهایی روبهروست؟ آیا قوانین بینالمللی فضایی اجازه چنین ادعای حاکمیتی را میدهند؟ در این گزارش، نگاهی میاندازیم به طرحهای در دست اجرا و احتمالات آینده بشر در مریخ.
مریخ به جمع ایالات متحده میپیوندد؟ بررسی طرحهای جاهطلبانه آمریکا برای الحاق سیاره سرخ
سریال تلویزیونی علمی-تخیلی پرطرفدار «گستره» (The Expanse)، با ترسیم دقیق و جذاب از زندگی و استقرار بشر در ایستگاههای فضایی متعدد و همچنین رقابتهای پیچیده و پرتنش میان دو ابرقدرت فضایی، یعنی زمین و مریخ، به مخاطبان خود یادآور رویای دیرینه و همیشگی انسان برای گسترش سکونت خود به فراتر از کره خاکی و استقرار در سیارات دیگر میشود. در این روایت داستانی، ساکنان مریخ با اعمال تغییرات ژنتیکی اندک بر نسلهای پیشین خود، توانستهاند با شرایط دشوار سیاره سرخ سازگار شده و به یک قدرت فضایی قابل توجه و مستقل تبدیل گردند.
این تصویر داستانی که در سریال «گستره» به نمایش درآمده است، در واقع بازتابی از آرزوی دیرینه و جدی انسان برای یافتن یک خانه جدید در پهنه بیکران فضا و تلاش برای حل معضلات رو به رشد کمبود منابع حیاتی بر روی کره زمین است. سیاره مریخ، به عنوان نزدیکترین همسایه سیاره ما که از پتانسیل نسبی برای سکونت برخوردار است، همواره در طول تاریخ مورد توجه ویژه دانشمندان، محققان و همچنین رویاپردازان و علاقهمندان به فضا بوده است. تلاشهای مستمر و پیگیر دانشمندان زمینی برای شناخت هرچه بیشتر این سیاره اسرارآمیز و تمرکز چندین ساله ایلان ماسک، بنیانگذار شرکت اسپیسایکس، بر برنامههای اکتشاف و استعمار مریخ، گواهی روشن بر این ادعا است.
در این میان، اظهارات اخیر ایلان ماسک مبنی بر تمایل شخصی وی به الحاق سیاره مریخ به خاک ایالات متحده آمریکا، سوالات مهم و اساسی را در مورد امکانپذیر بودن مالکیت اراضی واقع در فراسوی کره زمین توسط دولتها و کشورها مطرح کرده است. در حالی که برخی کشورهای دیگر نظیر امارات متحده عربی نیز برنامههای بلندپروازانهای را برای ساخت و بهرهبرداری از ایستگاههای فضایی در مریخ دنبال میکنند و همزمان، زمزمههایی از علاقه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ایالات متحده، به این سیاره سرخ در کنار تمایل آشکار او به گسترش قلمرو زمینی شنیده میشود، بررسی دقیق و موشکافانه قوانین بینالمللی حاکم بر فعالیتها و ادعاهای مربوط به فضا از اهمیت بسزایی برخوردار میگردد.
قوانین بینالمللی و رویای مالکیت مریخ
برخلاف تصور برخی افراد، مجموعه قوانین بینالمللی موجود در خصوص مالکیت اجرام آسمانی، از جمله سیارات و قمرها، از وضوح نسبتاً بالایی برخوردار است. پیمان فضایی سال ۱۹۶۷، که به عنوان سنگ بنای حقوقی فعالیتهای فضایی توسط کشورهای پیشرو در این عرصه، شامل ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق (روسیه فعلی)، به امضا رسیده است، چارچوب اصلی حقوقی حاکم بر این حوزه را تشکیل میدهد. به طور خاص، ماده ۲ این معاهده بینالمللی به صراحت اعلام میدارد که فضای ماورای جو زمین، از جمله کره ماه و تمامی دیگر اجرام آسمانی، نمیتواند موضوع هیچگونه ادعای حاکمیت ملی از طریق اشغال، استفاده، یا هر وسیله و روش دیگر قرار گیرد.
سعید مستشار، استاد برجسته حقوق دانشگاه لندن و مدیر مؤسسه سیاست فضایی لندن، در این زمینه اظهار داشتهاند: «تمامی کشورهای عضو این پیمان بر این موضوع توافق کامل دارند که حداقل هرگونه ادعای سرزمینی یا تلاش برای گسترش حوزه صلاحیت ملی به اجرام آسمانی، از جمله سیاره مریخ، جزو خطوط قرمز و حریمهای کاملاً ممنوعه محسوب میشود.» بر این اساس، هرگونه تلاش احتمالی از سوی دونالد ترامپ یا هر دولت و کشور دیگری برای تصرف سیاره مریخ به عنوان بخشی از قلمرو حاکمیتی خود، بر اساس قوانین جاری بینالمللی کاملاً غیرقانونی بوده و از نظر سایر کشورهای جهان فاقد هرگونه اعتبار حقوقی خواهد بود. علاوه بر این، هر نوع قرارداد یا توافق برای خرید قطعهای از زمین در کره ماه یا سیاره مریخ نیز از منظر حقوقی هیچ ارزش و اعتباری نخواهد داشت.
آیا استقرار مستعمره، راهی برای مالکیت است
با وجود موانع قانونی آشکار برای ادعای مالکیت مستقیم بر اجرام آسمانی، این سوال مهم مطرح میگردد که آیا استقرار یک مستعمره انسانی دائمی و خودکفا در مریخ میتواند در بلندمدت زمینهساز ادعای مالکیت ارضی در آینده شود؟ ایلان ماسک بارها در سخنرانیها و مصاحبههای خود از احتمال ایجاد یک مستعمره پایدار انسانی در سیاره مریخ تا سال ۲۰۲۸ سخن گفته است. دکتر جیل استوارت، کارشناس حقوق اکتشافات فضایی از مدرسه اقتصاد لندن (LSE)، بر این باور است که برای اثبات ادعای ارضی بر روی کره زمین، کشورها نیازمند نشان دادن حضور فیزیکی ثابت و مستمر، توانایی اعمال کنترل مؤثر بر قلمرو مورد ادعا و همچنین ظرفیت وضع و اجرای قوانین حاکم بر آن منطقه و ساکنان آن هستند.
اگر ساکنان یک مستعمره فرضی در مریخ تحت قوانین و مقررات ایالات متحده آمریکا قرار گیرند، ممکن است از نظر تئوری، این کشور بتواند معیارهای مورد نیاز برای ادعای مالکیت بر بخشهایی از مریخ به عنوان «اراضی متعلق به خود» را برآورده سازد. با این حال، تفاوت اساسی و بنیادین میان کره زمین و فضای ماورای جو در قوانین حاکم، این سناریو را به یک مسئله بسیار پیچیده و چالشبرانگیز تبدیل میکند.
نقش شرکتهای خصوصی در اکتشافات فضایی
علاوه بر دولتها و کشورهای مختلف، شرکتهای خصوصی فعال در عرصه فناوریهای فضایی، نظیر اسپیسایکس (SpaceX) و بلو اوریجین (Blue Origin)، نیز به تدریج در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم و تأثیرگذار در این حوزه هستند. این امر، به نوبه خود، سوالات جدید و مهمی را در مورد امکان فعالیت و ادعای حقوق توسط این شرکتهای خصوصی در فضای ماورای جو به وجود آورده است. در زمان تدوین و تصویب پیمان فضایی در سال ۱۹۶۷، ایده حضور فعال و پررنگ شرکتهای خصوصی در فضا چندان مطرح و فراگیر نبود و به همین دلیل، قوانین موجود در این زمینه تا حدودی دچار «سکوت» و ابهام است.
با این حال، ماده ۶ پیمان فضایی به صراحت تصریح میکند که دولتهای عضو این پیمان مسئول نظارت دقیق و مستمر بر کلیه فعالیتهای فضایی که توسط شهروندان و شرکتهای تحت حاکمیت آنها انجام میشود، هستند. دکتر فابیو ترونچتی، دانشیار حقوق دانشگاه نورثاومبریا، در این زمینه معتقد است: «وضعیت حقوقی دولتها و شرکتهای خصوصی تحت قوانین بینالمللی فضایی کاملاً متفاوت است؛ به این معنا که یک شرکت خصوصی برای انجام هرگونه فعالیتی که قصد دارد در فضا به انجام برساند، نیازمند دریافت مجوز رسمی از دولت متبوع خود خواهد بود.» این بدان معناست که حتی اگر شرکت اسپیسایکس به طور یکجانبه بخواهد بخشی از سطح سیاره مریخ را برای خود «خریداری» کرده یا ادعای مالکیت بر آن نماید، بدون کسب تأیید و مجوز لازم از سوی دولت ایالات متحده آمریکا، این ادعا از نظر حقوقی فاقد هرگونه ارزش و اعتبار خواهد بود.
ابهامات و چالشهای حقوقی پیش رو
با وجود پیمان فضایی سال ۱۹۶۷، تفسیر دقیق و جامع برخی از مفاد آن، به ویژه در زمینه چگونگی «استفاده» از منابع موجود در فضای ماورای جو و اجرام آسمانی، همچنان محل بحث و تبادل نظر میان حقوقدانان و متخصصان این حوزه است و ابهامات قابل توجهی در این زمینه وجود دارد. ایالات متحده آمریکا با تصویب «توافقنامه آرتمیس» (Artemis Accords) در سال ۲۰۲۰، رویکردی نسبتاً جدید را در این زمینه اتخاذ کرده و به طور ضمنی اعلام نموده است که «استخراج و استفاده از منابع موجود در فضا میتواند انجام شود و در آینده نیز انجام خواهد شد.» این توافقنامه همچنین امکان ایجاد «مناطق ایمنی» (Safety Zones) در اطراف پایگاههای فضایی متعلق به کشورهای عضو را فراهم میآورد.
اگرچه دولت ایالات متحده تأکید دارد که این مناطق انحصاری ماهیتی موقتی دارند و صرفاً به منظور تضمین ایمنی فعالیتهای فضایی ایجاد میشوند، اما برای یک مستعمره دائمی و خودکفا در یک جرم آسمانی، این مناطق عملاً میتوانند کارکردی مشابه مرزهای یک قلمرو مستقل را پیدا کنند. دکتر ترونچتی این وضعیت را به عنوان یک «شکاف» مهم در پیکره قوانین فضایی توصیف میکند که به کشورهای پیشرو در این عرصه اجازه میدهد تا تفسیرهای نسبتاً گستردهای از حقوق خود در فضا ارائه دهند.
نگرانیهای متخصصان حقوق فضایی
ایجاد مناطق خاکستری و ابهامات موجود در قوانین فضایی، نگرانیهای جدی را برای متخصصان حقوق فضا در سراسر جهان به وجود آورده است. در حالی که رقابت فزایندهای برای دسترسی به منابع ارزشمند موجود در فضا، به ویژه ذخایر احتمالی آب یخزده در قطب جنوب کره ماه، در حال شکلگیری است، فقدان یک سازوکار روشن و مورد توافق بینالمللی برای حل و فصل اختلافات احتمالی ناشی از این رقابت میتواند در آینده منجر به بروز تنشهای بینالمللی گردد.
دکتر استوارت بر این باور است که پیش از آغاز سکونت دائمی انسان در سیاره مریخ، احتمالاً شاهد ایجاد پایگاههای تحقیقاتی و عملیاتی متعددی در کره ماه خواهیم بود و بحثها و توافقات حقوقی پیرامون نحوه مدیریت و بهرهبرداری از این پایگاهها، چارچوب قانونی لازم برای سکونتگاههای انسانی آینده در مریخ را تعیین خواهد کرد. با این حال، در حال حاضر، هیچ راهکار مشخص و جامعی برای حل منازعات احتمالی بر سر مناطق فضایی و منابع موجود در آنها وجود ندارد.
با استناد به مجموعه قوانین بینالمللی موجود، به ویژه پیمان فضایی سال ۱۹۶۷، ادعای مالکیت ارضی بر سیاره مریخ توسط هیچ دولت و کشوری در جهان امکانپذیر نخواهد بود. اگرچه بلندپروازیهای ایلان ماسک و تمایل برخی سیاستمداران به گسترش نفوذ و حضور در فضای ماورای جو قابل درک است، اما چارچوب حقوقی فعلی، هرگونه تلاش برای تبدیل سیاره مریخ به ایالت پنجاه و یکم ایالات متحده آمریکا یا بخشی از قلمرو حاکمیتی هر کشور دیگری را غیرقانونی و فاقد اعتبار حقوقی میداند.
با این وجود، ابهامات موجود در تفسیر برخی از مفاد پیمان فضایی و رویکردهای نوظهور برخی کشورها در زمینه اکتشاف و بهرهبرداری از منابع ارزشمند فضایی، به وضوح نشان میدهد که قوانین حاکم بر فعالیتهای فضایی در حال تحول و تکامل است. رقابت فزاینده برای دسترسی به منابع ارزشمند و ایجاد پایگاههای دائمی در اجرام آسمانی، احتمالاً منجر به بحثها و چالشهای حقوقی بیشتری در آینده نزدیک خواهد شد. در نهایت، سرنوشت سیاره مریخ و چگونگی تعامل نوع بشر با این سیاره سرخ، نه تنها به پیشرفتهای شگرف در عرصه فناوریهای فضایی، بلکه به توافقات بینالمللی جامع و احترام به اصول بنیادین حاکم بر اکتشافات فضایی بستگی خواهد داشت.