به گزارش واحد تبلیغات مدیاتی :در هر سازمانی، تکنولوژی و ماشینآلات فقط ابزارند؛ اما نیروی واقعی، انسانها هستند. در دنیایی که رقابت صنعتی روزبهروز شدیدتر میشود، سازمانهایی موفقاند که در کنار توسعه فناوری، بر پرورش فرهنگ کاری، روحیه تیمی و هویت انسانی نیز تمرکز میکنند. این همان مزیتی است که دوام میآورد، نه صرفاً رشد سریع.
در صنایع سنگین و فنی، این چالش پیچیدهتر میشود. مدیران باید همزمان میان ایمنی، بهرهوری و انگیزش انسانی تعادل برقرار کنند. در این میان، مسعود شیری، مدیرعامل شرکت آلتین شیمی کاسپین، نمونهای از رهبران صنعتی است که توانسته بین دقت فنی و درک انسانی پلی برقرار کند و تیمی بسازد که موفقیت سازمانش را شکل میدهد.
رهبری صنعتی از نگاه مسعود شیری
به باور شیری، رهبری صنعتی فقط مدیریت افراد نیست؛ بلکه هدایت همزمان انسان، فناوری و فرآیندهاست. او میگوید:
«در کارخانه، تصمیمگیری فقط درباره ماشینها نیست؛ درباره انسانهایی است که آنها را به حرکت درمیآورند. من همیشه سعی کردهام میان تخصص و احترام انسانی توازن برقرار کنم.»
در چنین سازمانهایی، مدیر باید همزمان تحلیلگر، مربی و الهامبخش باشد. رهبری آگاهانه (Conscious Leadership) در دیدگاه شیری یعنی اینکه تصمیمها، فقط از منطق فنی نیایند، بلکه از درک انسانی نیز سرچشمه بگیرند.
سبک مدیریت: نظم همراه با مشارکت
مسعود شیری ، سبک مدیریتی خود را رهبری مشارکتی با ساختار مشخص معرفی میکند. در این الگو، همهی کارکنان میدانند نقششان چیست، اما آزادی دارند ایدههایشان را مطرح کنند.
جلسات منظم بازخورد، بحثهای گروهی و تصمیمگیریهای جمعی بخشی از فرهنگ کاری اوست. همین فضا باعث شده احساس تعلق و انگیزه در میان نیروها افزایش پیدا کند و خطاها به جای پنهان شدن، در همان ابتدا حل شوند.
به گفته او، موفقیت زمانی شکل میگیرد که هر فرد خودش را بخشی از راهحل بداند، نه صرفاً مجری دستورها.
جذب نیروی انسانی با نگاه بلندمدت
شیری در استخدام نیروها، فقط به رزومه نگاه نمیکند. سه ویژگی برای او مهمتر از هر مدرک یا مهارت فنی است:
- تعهد و وجدان کاری
- روحیهی کار گروهی و همکاری مؤثر
- قابلیت یادگیری و رشد در مسیر تغییرات صنعتی
او میگوید بسیاری از آموزشها را میتوان بعداً به افراد یاد داد، اما اخلاق کاری و روحیهی مسئولیتپذیری را نه. به همین دلیل، در شرکت آلتین شیمی کاسپین پیش از جذب رسمی، مصاحبههای چندمرحلهای و ارزیابیهای شخصیتی انجام میشود. همین رویکرد باعث شده نرخ ماندگاری نیروها بالا و جابهجایی شغلی بسیار پایین باشد.

فرهنگ سازمانی؛ ستون پنهان موفقیت
در نگاه شیری، فرهنگ سازمانی شعار یا پوستر دیواری نیست؛ بلکه مجموعهای از رفتارها و تصمیمهای واقعی است. او میگوید:
«فرهنگ یعنی اینکه کارکنان در شرایط بحرانی چطور رفتار میکنند، نه فقط وقتی اوضاع خوب است.»
در شرکت او، اعتماد، یادگیری مداوم و گفتوگوی باز سه پایهی اصلی فرهنگاند. مدیران تشویق میشوند بازخورد بدهند و بگیرند، و موفقیت تیمی بالاتر از دستاورد فردی ارزش دارد. این ساختار فرهنگی پویاست و در تمام سطوح سازمان جریان دارد.
انگیزهسازی در محیطهای فنی
ایجاد انگیزه در صنعت، کاری فراتر از پرداخت پاداش است. به باور مسعود شیری، افراد زمانی باانگیزهاند که احساس کنند رشد میکنند و دیده میشوند.
او مجموعهای از روشهای ساده اما مؤثر را اجرا کرده است:
- معرفی بهترین عملکرد ماه
- طراحی مسیر پیشرفت شغلی
- جلسات هدفگذاری فردی
- تقدیرهای کتبی و شفاهی
این اقدامات باعث شده نیروی انسانی شرکت، همدل و وفادار باقی بماند و احساس کند نقشی واقعی در موفقیت مجموعه دارد.
پرورش رهبران آینده
شیری باور دارد که سازمان بدون رهبران تازه، عمر محدودی دارد. او با آموزش و واگذاری اختیار به مدیران میانی، زمینه رشد آنان را فراهم کرده است.
در نگاه او، هر عضو تیم میتواند رهبر باشد؛ رهبرِ رفتار خودش، تصمیمهایش و گروهی که با او کار میکند.
یکپارچگی فرهنگی در گسترش جهانی
شرکت آلتین شیمی کاسپین در مسیر توسعه بینالمللی خود، بر حفظ فرهنگ سازمانی تأکید دارد. شیری توضیح میدهد:
«وقتی ارزشها روشن باشند، انتقال فرهنگ سخت نیست. ما در هر کشور همان اصول را حفظ میکنیم: احترام، صداقت و مسئولیتپذیری.»
به گفتهی او، همین ثبات فرهنگی باعث شده نیروهای مستقر در خارج از کشور، همچنان احساس تعلق به یک خانوادهی مشترک داشته باشند.

توصیه مسعود شیری به مدیران جوان
او در پایان به رهبران تازهکار صنعت میگوید:
«موفقیت پایدار در صنعت از دل فناوری بیرون نمیآید، از دل انسان بیرون میآید. روی ساختن تیمی متعهد و الهامگرفته سرمایهگذاری کنید؛ تیمی که فقط کار نکند، بلکه با شما رؤیا بسازد.»
نتیجهگیری: انسان، محور تحول صنعتی
تجربهی مسعود شیری نشان میدهد که حتی در قلب صنایع فنی نیز میتوان فرهنگی انسانی، پویا و پایدار ساخت. در مدل مدیریتی او، رهبری یک نقش نیست، بلکه یک فرهنگ است.
این فرهنگ است که باعث میشود سازمانها در برابر تغییرات بازار مقاوم بمانند و همچنان مسیر رشد را ادامه دهند.

