بینش جدید در مورد یادگیری زبان در دوران کودکی
به گزارش رسانه مدیاتی، بزرگ شدن در میان چندین زبان چون روسی، عبری و انگلیسی، اشتیاق الیکا برگلسون به توسعه زبان را تغذیه کرد. والدین او در دهه 1970 از اتحاد جماهیر شوروی به اسرائیل مهاجرت کرده بودند و خانواده خود را تشکیل دادند. برگلسون و کوچکترین خواهر و برادرش در دهه 1980 پس از اقامت خانواده در کلمبوس، اوهایو به دنیا آمدند. حتی در آن زمان، او متوجه تفاوتهای نسلی در گرامر، لهجهها و واژگان شد.
چه چیزی در اکتساب زبان وجود دارد که باعث میشود ذهنهای جوانتر – که معمولاً در همه چیز مهارت کمتری دارند – در این فرآیند خاص بهتر شوند؟
برگلسون، دانشیار روانشناسی، نحوه یادگیری زبان نوزادان و کودکان نوپا را از دنیای اطراف خود مطالعه میکند. این روانشناس رشد، به طور خاص تلاش میکند تا نظریههای مختلفی را که شروع و در نهایت تسلط بر درک و تولید زبان را توضیح میدهند، تجزیه و تحلیل کند.
آخرین مقاله برگلسون که ماه گذشته در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شد، رویکردی جهانی برای توسعه و آزمایش چنین نظریههایی اتخاذ میکند و نتایج آن انتقادات رایج والدین و مراقبان کمدرآمد را رد میکند.
او گفت: «نتایج ما برخی از خرد دریافتشده را زیر سوال میبرد، قطعاً در فضای سیاستگذاری آمریکا، که خانوادهها در شرایط اجتماعی-اقتصادی خاص، ورودی زبانی کم و خوب را به فرزندان خود ارائه میکنند.
بیشتر بخوانید: معرفی ویژگی های جدید Android Auto گوگل، برای کاهش حواسپرتی راننده
اولین آزمایشهای او بر روی یادگیری کلمات اولیه که 15 سال پیش انجام شد، نشان داد که درک در سنین بسیار پایینتر از آنچه قبلا تصور میشد آغاز میشود. او گفت: “حدود 6 یا 7 ماهگی، نوزادان شروع به درک برخی از اسمهای خیلی رایج میکنند.”
طبق تحقیقات، گویی کودکان در حدود یک سالگی از درک سخت مکانیزم زبان، به یک شریک ارتباطی واقعی تبدیل میشوند. آیا این مسئله میتواند به این دلیل باشد که والدین بیشتر یا متفاوت با نوزادان بزرگتر صحبت میکنند؟ برگلسون این نظریه را به عنوان یک پست دکترا و استاد پژوهشی در دانشگاه روچستر بررسی کرد. او نتیجه گرفت: “به نظر نمیرسد که اساساً در نحوه تعامل والدین یا مراقبان با کودکان 6 ماهه و 12 ماهه تفاوت اساسی وجود داشته باشد.”
با کمک مالی موسسه ملی سلامت، آزمایشگاه جدید هاروارد برگلسون اخیراً پروژهای را آغاز کرده است که برای آزمایش آنچه او «مدلهای یادگیرنده بهتر» یادگیری زبان مینامد، طراحی شده است. این نظریهها نقطه عطف درک را به تواناییهای اجتماعی، شناختی یا زبانی رو به رشد کودک نسبت میدهند، نه صرفاً انباشت اطلاعات بیشتر از سوی مراقبین.
دقیقاً چه مهارتهایی از یادگیری کلمات پشتیبانی میکنند؟
برگلسون و همکارانش قصد دارند شاخصهای درک مطلب را که زودتر از خود صحبت کردن ظاهر میشوند مانند اشاره یا نگاه کردن به سمت یک شی ذکر شده، آزمایش کنند. این تحقیق پتانسیل بلندمدت بهبود مداخلات اولیه را برای کودکانی که با اکتساب زبان مشکل دارند را در اختیار دارد.
برگلسون هدف دیگری نیز دارد که تعداد کودکانی را که دانشمندان زبان مطالعه میکنند، افزایش دهد. او گفت: «یک تغییر واقعاً مهم اخیراً در این زمینه، محاسبه بسیار جدیتر این واقعیت است که ما تمایل داریم آمریکاییهای سفیدپوست و طبقه متوسط را مطالعه کنیم.”
مقاله اخیر PNAS او، بر اساس نمونه بزرگی از کودکان 2 تا 48 ماهه است. ضبطهای صوتی یک روزه، غرغر کردن و صحبتهای کودکانه 1001 کودک از 12 کشور و 43 زبان را به تصویر میکشد.
نتایج نشان میدهد که پیشبینیکنندههای اصلی رشد زبان در سطح جهانی، سن، عوامل بالینی مانند نارس بودن یا نارساخوانی و میزان گفتار کودکان از دنیای اطرافشان است. برخلاف تحقیقات قبلی، هیچ تاثیری در رابطه با جنسیت، چندزبانگی یا سطح اجتماعی-اقتصادی یافت نشد.
برگلسون میگوید: “در سالهای اخیر بحثهای زیادی در مورد اینکه چگونه وضعیت اجتماعی-اقتصادی با ورودی زبان و خروجی زبان ارتباط دارد، وجود داشته است. ما به روشهای بسیار متفاوتی این مسئله را بررسی کردیم. به هیچ وجه مدرکی پیدا نکردیم که مادرانی با تحصیلات بیشتر بچههایی داشته باشند که در این دهها هزار ساعت ضبط از زندگی روزمره، سخنان بیشتری تولید کنند.»